عباس عبدی: چگونه نظر مردم محرمانه میشود؟
تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۳۲۹۶۳
عباس عبدی در اعتماد نوشت: اکنون که سالگرد انقلاب با رونمایی از پژوهش منتشر نشدهای، از ارزشها و نگرشها و رفتارهای مردم ایران مصادف شده، بد نیست که به ماجرای تاریخی این نوع پژوهشها پرداخته شود. اولین پیمایش از نظرات مردم نیم قرن پیش در سال ۱۳۵۳ انجام شد. این پژوهش که به سفارش رادیو و تلویزیون آن زمان بود، مجموعه وسیعی از یک طرح کلی برای آیندهنگری ایران بود که یک بخش آن، نظرسنجی از مردم ایران درباره موضوعات گوناگون بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این نظرسنجی از همان ابتدا از دید جامعه مغفول ماند. من که در آن سال دیپلم گرفته و به دانشگاه رفتم، هیچگاه به یاد ندارم که کسی درباره این نظرسنجی اشارهای کرده باشد. البته دکتر تهرانیان کوشید که نتایج آن را حداقل میان نخبگان بازتاب بدهد؛ لذا در سال ۱۳۵۴ یک نشستی چند روزه در شیراز برگزار کردند و دهها نخبه علمی و مدیریتی را دعوت کردند و آمدند و نشستند و بحث کردند، ولی چه سود که نتایج آن طرح، در پرتو افزایش قیمت نفت و پر شدن خزانه حکومت شاه و حمایت کامل کشورهای دیگر از شاه و اعلام حرکت به سوی تمدن بزرگ و از همه بدتر مدیرانی حلقه بهگوش شنیده نشد و حتی بد تفسیر شد. در نتیجه سه سال بعد؛ شد، آنچه که شد.
حدود چند دهه نسخههای معدود این مجموعه آیندهنگری در کتابخانهها خاک خورد، برخی ازجمله بنده به نتایج آن در پژوهشهای خود استناد میکردیم. تا اینکه در سال ۱۳۹۵، مجموعهای از آن را با همکاری دکتر گودرزی تحت عنوان «صدایی که شنیده نشد» از سوی نشر نی منتشر کردیم و با استقبال گسترده مواجه و تاکنون ۱۲ بار چاپ شده است.
پس از انقلاب نیز اولین بار در سال ۱۳۷۴ و به همت دکتر منوچهر محسنی پژوهش مشابهی و نه کاملا یکسان با آن اجرا شد که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آن را به صورت کتاب منتشر و در اختیار جامعه علمی قرار داد. در ادامه اولین موج جدی و معتبر این نوع پیمایش در سال ۱۳۷۹ انجام شد که مبتنی بر قانون برنامه سوم توسعه بود. سپس در سال ۱۳۸۲ موج دوم آن نیز انجام شد که هر دو مورد منتشر و یادداشتها و مقالات فراوانی درباره جزییات آنها نیز نوشته و منتشر شد و ادبیات مناسبی را در فضای اجتماعی در فهم تحولات فرهنگی و ارزشی جامعه فراهم کرد.
با آمدن دولت اول اصولگرایان در سال ۸۴، این فرآیند برخلاف قانون برنامه متوقف شد؛ دلیلش هم روشن بود.
فهم افکار مردم نیاز آن دولت نبود و به دنبال کشیدن مردم به سوی اهداف خود بودند. با آمدن روحانی موج سوم در سال ۱۳۹۴ انجام شد و باز هم نتایج آن منتشر و پیرامون آن بحث و گفتگو شد و تحولات مهمی را در جامعه نشان میداد. موج چهارم آن در اواخر دوره روحانی در دست انجام قرار گرفت که به اجرا نرسید و به دولت جدید منتقل شد. ولی باید تشکر کرد که مثل دولت احمدینژاد مانع از انجام این کار نشدند، هر چند در مرحله اجرا و به دلایلی در کارهای شورای علمی و پژوهشی دخالت اداری شد که طبعا از اعتبار نتایج آن کاسته شده است. به عبارت دیگر میتوان گفت که نتایج دارای سوگیری به سوی ارزشهای رسمی است و واقعیت قدری متفاوت از نتایج خواهد بود. با این حال این نکته هم مساله اصلی این یادداشت نیست. این پیمایش حدود ۲۰ بخش دارد و تاکنون فقط نتایج ۴ بخش آنکه لزوما هم کامل نیستند در فضای مجازی دست به دست شده است و یکی از جامعهشناسان نوشته که گفتهاند، چون روی آن مهر محرمانه است، حق انتشار نتایج آن را ندارند. در حالی که چندی پیش از این گزارش و در حضور وزیر محترم ارشاد از این گزارش رونمایی شد، بدون اینکه روی آن مهر محرمانهای باشد. مگر میشود نظر مردم محرمانه باشد؟ با زدن مهر که چیزی محرمانه نمیشود. محرمانه بودن یک متن در قانون معنای روشنی دارد. مطابق آیین نامه طرز نگهداری اسناد سری و محرمانه دولتی و طبقهبندی شده؛ «اسناد محرمانه اسنادی است که افشای غیرمجاز آنها موجب اختلال امور داخلی یک سازمان شود یا با مصالح اداری آن سازمان مغایر باشد.»
انتشار این نظرسنجی چه زیانی را متوجه پژوهشگاه مربوط میکند؟ انتشار نمونههای قبلی آن چه زیانی را جز سود متوجه آنها کرد. تنها یک چیز میتواند موجب محرمانگی باشد و آن مطابق انتظار نبودن نتایج این پیمایش با ارزیابیهای رسمی است. هر چند نتایج واقعی از نتایج موجود دورتر به ارزیابیها یا انتظارات رسمی است.
مشکل این است که صدای مردم را نمیتوان و نباید محرمانه کرد. وزارت ارشاد و شخص آقای وزیر باید به الزامات فعالیت علمی پایبند باشند و آن را منتشر کنند. تا هم از حیث روششناسی نقد شود و هم نتایج آن تحلیل شود. مجموعه مردم از آنچه به طور جمعی اعتقاد دارند، آگاه هستند. از عدم انتشار این پژوهش دو گروه زیان کرده و در ناآگاهی میمانند. گروه اول براندازان هستند که تصویری رادیکال از جامعه ایران و مغایر با واقعیت دارند و گروه دوم طرفداران وضع موجود که تصویری وارونه یا محافظهکارانه و خوشبینانه به سود منافع خود دارند. ناآگاهی این دو گروه از واقعیت در نهایت به زیان ملت است و خودشان هم زیان میکنند. مشابه این دو گروه در حکومت گذشته نیز از نشنیدن صدای پژوهش آن دوره زیان کردند و نه سود.
صدای مردم را نمیتوان خاموش کرد و اگر در گزارش یافتههای پیمایش منعکس نشود به اشکال گوناگون خود را بروز خواهد داد. در انتخابات، در مهاجرت، در خودکشی و آسیبهای اجتماعی و در اعتراضات و ناامیدی و بسی پدیدههای دیگر بازتاب مییابد. مگر اکنون که جلوی انتشار آمارهای طلاق و تعداد موالید و نامگذاری گرفته شده این پدیدهها از میان رفتهاند؟ «صدای مردم را نمیتوان خاموش کرد.»
منبع: فرارو
کلیدواژه: انتخابات قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل نتایج آن انجام شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۳۲۹۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مو روی لاله گوش نشانه چیست؟
حضور موی گوش یا موی درون گوش را نباید به آسانی نادیده گرفت. اگر چشمان پنجرههای روح هستند، گوشها پنجرههایی به سمت قلب محسوب میشوند. به همین دلیل، ما در بخش سلامت میخواهیم به شما بگوییم که حضور موی گوش شما میتواند به عنوان یک هشدار جدی درباره سلامتی شما باشد. به گفته علم، موهای درون مجرای گوش، مانند یک باغ کوچک پر از موهای سیاه، یک نشانه شایع برای حمله قلبی است.
به گزارش نمناک، در سال 1973 دکتر ساندرز تی. فرانک و تیم تحقیقاتی اش پژوهشی را در ژورنال پزشکی نیو اینگلند منتشر کردند که مدعی بودند چین و چروک مورب نرمهی گوش، که بعداً به نام "علامت فرانک" شناخته شد، میتواند نشاندهندهی وجود بیماری سرخرگ های قلبی (سی اِی دی) باشد.
سی اِی دی یک مشکل گرفتگی عروق است که در آن پلاکهای مومی درون رگها جمع میشوند و با نام تصلب شرایین نیز شناخته میشود. هنوز هم نمیدانیم چگونه این ایده به ذهن این پزشکان رسید، اما پژوهشهای بعدی نیز نشان دادهاند که علامت فرانک میتواند نشان دهندهی بیماریهای قلبی و عروقی دیگری نیز باشد.
گروهی از پزشکان که به این ارتباط غیبگویانه بین گوش و قلب معتقد شده بودند، برای پیدا کردن پاسخ به این پرسش که آیا موی داخل مجرای گوش میتواند نشانگر بیماری سرخرگ های قلبی باشد، با متخصصان پوست همکاری کردند.
در سال 1984، مطلبی در ژورنال پزشکی نیواینگلند منتشر شد که در آن ادعا شده بود وجود چین و چروک مورب نرمه گوش، که علامت فرانک نامیده میشود، میتواند نشانگر بیماری سرخرگ های قلبی باشد. در این مطالعه که بر روی 43 مرد و 20 زن صورت گرفته بود، 90 درصد از شرکت کنندگانی که این علامت را داشتند، نارسایی قلبی را تجربه کرده بودند.
در گذشته، برخی پزشکان از جمله ریچارد اف. واگنر از دانشکده پزشکی دانشگاه بوستون، باور داشتند که بالا بودن سطح هورمون آندروژن در بدن به دلیل افزایش تولید سلولهای قرمز خون، میتواند منجر به ایجاد لخته در عروق شود.
در سال 1991، پژوهش دیگری نیز در ژورنال قلب انگلستان منتشر شد که بیان می کرد در بین 602 بیمار مرد مبتلا به سی ای دی و 300 مرد سالم، وجود چین و چروک مورب نرمه ی گوش با افزایش ریسک بروز سی ای دی مرتبط است.
همچنین در سال 1992، یک پژوهش دیگر نیز در ژورنال قلب آمریکا منتشر شد که نتایج مشابهی را تأیید کرد. این پژوهش ها به معنای قطعی وجود رابطه ی میان چین نرمه ی گوش و موی گوش با بروز سی ای دی نیستند، اما این نتایج باعث شدند که این موضوع مورد توجه پزشکان و پژوهشگران قرار گیرد.
مطابق با یافتههای ادستون ای، چین نرمه ی گوش و موی گوش با بیماری سی ای دی در مردان و زنان به شدت مرتبط است. همچنین چین نرمه ی گوش با مرگ ناگهانی قلبی (اس سی دی) در مردان مرتبط است. همچنین، بیماران جوانتر باعث بالا رفتن ارزش اخباری مثبت میشوند.
در پژوهش ای، 520 کالبدشکافی مورد بررسی قرار گرفته بود و برخی ویژگیهای بدنی مانند بی ام آی، وزن طحال، ضخامت چربی شکمی و شش ویژگی دیگر نیز ارزیابی شده بودند. این مقاله در نسخه ی ماه ژوئن 2006 ژورنال امریکایی آسیب شناسی پزشکی قانونی منتشر شده بود.
حرف آخر:هر مویی روی لاله گوش علامت بیماری نیستهنوز دلایل دقیق ارتباط بین موی گوش و حمله ی قلبی مشخص نیست. برخی افراد معتقدند که مصرف مکمل های تستوسترون ممکن است در این ارتباط نقش داشته باشد، در حالی که دیگران فکر می کنند که افزایش وزن و چاقی باعث افزایش خطر حمله قلبی می شود. با این حال، هیچ کس نمی تواند موی داخل گوش را به طور مستقیم به عنوان عاملی برای این ارتباط مرتبط با حمله ی قلبی معرفی کند.
کانال عصر ایران در تلگرام